•°* نامه ی کوتاهی به خدا *°•

✿ پـنجـــــره ای رو بـــه خــــــدا ✿

عبادت از سر وحشت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تسکینه ؛ پرستیدن تجارت نیست

•°* نامه ی کوتاهی به خدا *°•

خــــــدایـــــــا

قندیل بسته ام در زمستان یخ زده ی دور از تـــــو

حواسم را جمع میکنم به دوردستــــ

تا پرت نزدیکی های جـــدا از تو، نباشد ...

سرد شدم از پل های شکسته ی جاده ها ...

که خیس تاریکی مبهم درونم شدند ...

بـــارانـــی نمی بارد !

خشــــک سالــــیِ تـــمام استــــ

رنگین کمان دلم پر است از یکنواختی رنگ های سفید و سیاه ...

برگ ریزان است ...

چـــه چـــهار فصــــلی ستــــ قـــلبم !

یـــا ربـــــ مـــــددی

 



نظرات شما عزیزان:

سارا
ساعت1:30---13 تير 1393
واقعا زیبا بود منو یادت نره محیا جون
پاسخ: ممنونم عزیزم، چشم گلم :)


گلی
ساعت23:26---11 فروردين 1393


حاجی شهرام
ساعت11:01---26 بهمن 1392
اگر کسي تو را با تمام مهربانيت دوست نداشت …دلگير مباش که نه تو گناهکاري نه او
آنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانيت تو را زيباترين معصوم دنيا مي‌کند … پس خود را گناهکار مبين
اين روح توست كه با مهرباني آرام ميگيرد
تو با مهر ورزيدنت بال و پر ميگيري …
خوبي دليل جاودانگي تو خواهد شد …
پس به راهت ادامه بده
دوست بدار نه براي آنکه دوستت بدارند …
تو به پاس زيبايي عشق، عشق بورز و جاودانه باش


sepanta
ساعت20:23---20 بهمن 1392
خدا یا سرده این پایین, از اون بالا تماشا کن

اگر میشه فقط گاهی, خودت قلب منو ها کن...



ممنون زیبا بود
پاسخ: لطف دارید ممنون


مسعود
ساعت15:27---20 بهمن 1392
سلام ابجی محی

ممنون ک با حضور سبزت دروبم حمایتم میکنی

پست های زیباییییییییییی گذاشته بودی طبق معمول

منم اپم

وقت داشی ی سر بزن و با کامنت های زیبات خوشحالم کن


پاسخ:سلام داداش. چشم میام اما من آبجی محیام! :|


ريحانه
ساعت7:46---20 بهمن 1392
سلام محيا جونم قالب نومبارك خيلي زيباست
پاسخ:سلام عزیزم مرسی، نگاهت زیبا میبینه :)


مرد همیشه آبی
ساعت0:26---20 بهمن 1392
آپم

شهاب الدین
ساعت22:01---19 بهمن 1392
خدایا!من رسیده ام بدین پایه از امید که تو آرزوهای مرا با ترازوی لیاقت هایم نمیسنجی.ملاک بخششت,ارزشم نیست,که کرامت و جود خود توست...خدای من!دست امیدم را بگیر و گوش اجابت به نیایشهایم بسپار...
پاسخ:الهی آمین


عَلے
ساعت14:28---19 بهمن 1392
سلام ممنون

عَلے
ساعت14:28---19 بهمن 1392
[گل]❤*•.¸¸.•**•.¸¸.•*❤[گل]



نمیــــدانــــم آلـــزایـــمر بـــودی یا عشــــــق



از روزیـــ کهــ مبتــــلایــتــ شــدم ...



خود را از یــــــاد بـــــردمــ !!!....



[گل]❤*•.¸¸.•**•.¸¸.•*❤[گل]







╬ ▐[گل]•♦•[قلب]•♦•[گل] ▐╬

╬ ▐[گل]•♦•[قلب]•♦•[گل] ▐╬
پاسخ:زیـــبا بود


مرد همیشه آبی
ساعت11:51---19 بهمن 1392
همیشه پست هات قشنگن آفرین
پاسخ:ممنونم لطف دارین


مرد همیشه آبی
ساعت11:51---19 بهمن 1392
همیشه |ست هات قشنگن آفرین

علیرضا
ساعت9:50---19 بهمن 1392
آقای من!

عمر من قد نمیدهد تا آن روز. . . .

به سفرت بگو کوتاه بیاید اندکی. . . .

اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:الهی آمین


علیرضا
ساعت9:48---19 بهمن 1392
خدایا!

کاش، به همان اندازه ای که از حرف مردم میترسیم

از تو می ترسیدیم ...

که اگر اینگونه بود دنیای ما دنیای دیگری بود

و آخرت ما آخرت دیگری ...
پاسخ:کاش... واقعا زیبا بود ممنون


سحر آریایی
ساعت19:27---18 بهمن 1392
پناه بر عشق

پناه بر عشق
دو رکعت گریستن در آستین آسمان
برای دوری از یادهای تو واجب است
واجب است تا از قنوت جهان
راهی به آتنا فی مشعر الجنون بیابم

سید علی صالحی



سحر آریایی
ساعت19:27---18 بهمن 1392

من با توام
می خواهم آغشته عطر تو زندگی کنم
این رد عطر توست
که از حیرت بادهای شمالی
شب را به بوی بابونگی برده است
تو کیستی که تاک تشنه
از طعم تو
به تبریک می ... آمده است

سید علی صالحی



سحر آریایی
ساعت19:26---18 بهمن 1392


کم نیستند شادی‌ها

حتی اگر بزرگ نباشند

آنقدر دست نیافتنی نیستند

که تو عمری‌ست

کز کرده‌ای گوشه جهان

و بر آسمان چوب خط می‌كشی به انتظار

حبس ابد هم حتی ، پایان دارد

پایانی بزرگ و طولانی

چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه‌هاییم

و به عبورشان می‌خندیم

چه آسان لحظه‌ها را به کام هم تلخ می‌کنیم

و چه ارزان می‌فروشیم لذت با هم بودن را

چه زود دیر می‌شود

و نمی‌دانیم که ؛ فردا می‌آید

شاید ما نباشیم



سید علی صالحی




پاسخ:خیلی قشنگ بود گلم مرسی


سحر آریایی
ساعت19:25---18 بهمن 1392
چقدر خوب است

که ما هم یاد گرفته‌ایم

گاه برای ناآشناترین اهل هر کجا حتی

خواب نور و سلام و بوسه می‌بینیم

گاه به یک جاهایی می‌رویم

یک دره‌های دوری از پسین و ستاره

از آواز نور و سایه‌روشن ریگ

و می‌نشینیم لب آب

لب آب را می‌بوسیم

ریحان می‌چینیم

ترانه می‌خوانیم

و بی‌اعتنا به فهم فاصله

دهان به دهان دورترین رویاها

بوی خوش روشناییِ روز را می‌شنویم

باید حرف بزنیم

گفت و گو کنیم

زندگی را دوست بداریم

و بی‌ترس و انتظار

اندکی عاشقی کنیم



سید علی صالحی




پاسخ: :))


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت13:48---18 بهمن 1392
.....و امروز خنده نیز می گرید به فردایم......

و شاید فردا غم را به سجده آورد امید ...


سحر
ساعت11:36---18 بهمن 1392
سلااااااااام عزیز دلم

عالییییی بوووووووووووووووووود.@ };-
پاسخ: سلام عزیزمم. مرسییییی گلم :))


فقط خدا وتنهایی ام رادوست دارم
ساعت11:20---18 بهمن 1392


_______________¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_¶¶¶22222¶¶¶
پاسخ: :|


PEYMAN
ساعت11:03---18 بهمن 1392
سلام دوست خوبم زیبا بود..

من شما رو لینک کردم
پاسخ: لینک شدید مرسی


معراج
ساعت10:13---18 بهمن 1392
سلام آجی

عالی بود
پاسخ:ممنونم داداش


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت23:03---17 بهمن 1392
آشنایان کهن را خبری از دل تنهایم نیست



غم دل با که بگویم که کسی یادم نیست...
پاسخ: خیلی قشنگ بود مرسی :)


مریم
ساعت21:14---17 بهمن 1392
سلام عزیزم بله با تبادل لینک موافقم گلم



لینک شدی
پاسخ:مرسی گلم؛ لینک شدی :))


گلی
ساعت20:56---17 بهمن 1392
زیبا بود
پاسخ:میسی


هزارویک شب
ساعت17:39---17 بهمن 1392
من تمنا كردم كه تو با من باشي





تو به من گفتي





هرگز هرگز.....





پاسخي سخت و درشت





و مرا غصه ي اين هرگز كشت......!
پاسخ: :(


هزارویک شب
ساعت17:38---17 بهمن 1392
میدانی تنهایی کجایش درد دارد !؟



“انکارش” . . .


مریم
ساعت16:35---17 بهمن 1392
ای کاش دست قدرتمند تقدیر


هیچ بهاری را به سردی زمستان نسپارد!!!


یا اگر زمستان قانون طبیعت است...


خدایا به زمستان هم عشـــق بیاموز!


که اگر روزی...


زمستان عاشـــق باشد...


دیگر هیچ کودکی از سرما نمی‌میرد..!!


شاید هم اگر روزی زمستان عاشـــق شد؛


عاشــق بهـــار باشد!!


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت14:32---17 بهمن 1392
آنچه شنیدید زخود یا زغیر
وآنچه بکردند زشر و زخیر
بود کم ار مدت آن یا مدید
عارضه ای بود که شد ناپدید
و آنچه بجا مانده بهای دل است
کان همه افسانه بی حاصل است


نیما یوشیج


علیرضا
ساعت9:52---17 بهمن 1392
راستی ثانیه ها نامردند؛
گفته بودند که بر می گردند؛
برنگشتند و پس از رفتنشان؛
بی جهت عقربه ها می گردند ...


علیرضا
ساعت9:47---17 بهمن 1392
سلام محیا خانم. بسیار بسیار زیبا بود.

قلمتون سبز... احسنت.

من راستش وبلاگی ندارم که بهتون معرفی کنم که تشریف بیارین! شانسی وبتونو پیدا کردم...

عالیه سپاس
پاسخ:سلام، خیلی ممنونم، لطف دارین از حضورتون متشکرم


باران
ساعت23:28---16 بهمن 1392
شعر را به تو میسپارم کلید خانه و چراغ را خودم را هم به تو میسپارم

سفارش نمیکنم چون خیالم راحت است...

الهی به امید تو...


پاسخ: خیلی قشنگ بود مرسی گلم


شهاب الدین
ساعت19:06---16 بهمن 1392
خداوندا

ای آفریینده فصل ها!

زمستان فرا رسیده و درختانت به خوابی عریان فرو رفته اند؛

زردی و سرخی جایشان را به سپیدی یکرنگ برف داده اند.

ای خدای زمستان با شکوه!

گرسنگی گرسنگان،

برهنگی برهنگان

و بیچارگی بیچارگان زندگی را برایم تلخ کرده است؛

حال آنکه قدرت سیر کردن و پو شاندن همه را ندارم.

ای مهربان!

تو که بندگانت را دوست داری،

ای آفریننده آتش!

ای گرما بخش!

در شب های سرد زمستانت،گرمای محبتت را از ما دریغ مکن؛آمین
پاسخ: الهی آمین. از حضورتون ممنونم


m
ساعت17:02---16 بهمن 1392
خدایا!

آرامش را همچون دانه های برف آرام و بیصدا؛

بر سرزمین قلب دوستانم بباران
پاسخ:آمـــین


مهتاب
ساعت16:38---16 بهمن 1392
تنهایى
چیزهاى زیادى به انسان مى آموزد
اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم…!!!


مهتاب
ساعت16:37---16 بهمن 1392
من نباشم دنیایک من کم دارد
اماتو که نباشی من یک دنیاکم دارم


مهتاب
ساعت16:34---16 بهمن 1392
خیلی قشنگ بود گلممممم


پاسخ:فدات عزیز من :)


نـیـلــوفـ ـ ـ ـر
ساعت13:33---16 بهمن 1392
آخرین برگ سفرنامه ی باران



این است



که زمین چرکین است ....





شفیعی کدکنی
پاسخ: عالی


اطلس
ساعت12:20---16 بهمن 1392
قشنگ بود

ممنون
پاسخ: میسی


ريحانه
ساعت9:13---16 بهمن 1392
خخيلييي زيبا بود عزيزكم
پاسخ: ممنونم ریحانه جونم :)


سحر آریایی
ساعت23:29---15 بهمن 1392
نــــــدارم چشــــــم من، تاب نگــــاه صحـــنه سازیهــــا
من یكـرنگ بیزارم، از این نیـــرنگ بازیها
زرنگـــی، نارفیقــــــا! نیست این، چون باز شد دستت
رفیقــان را زپا افكـــندن و گـــردن فرازیها
تو چون كركس، به مشتی استخوان دلبستگی داری
بنــــازم هــــمت والای بـاز و بی نیازیها
به میـــــدانی كـــــه مـی بنـــدد پای شهســـــواران را
تو طفل هرزه پو، باید كنی این تركتازیها
تو ظاهــــرساز و من حقگـــو، ندارد غیــر از این حاصل
من و از كس بریدنها، تو و ناكس نوازیها


رحیم معینی كرمانشاهی




سحر آریایی
ساعت23:27---15 بهمن 1392
کویــــر… سـرگذشت دریاییست که به آفتـاب دل بسته بود…




سحر آریایی
ساعت23:26---15 بهمن 1392
بیا
دسته ای از پیچكهای گره خورده بر دروازه ی عشق را تكان بده
سراغ درختان صنوبر را بگیر
بدنبال پروانه های رها شده از اسارت پیله های تنهایی
راهی حضور شو
به چشمه كه رسیدی لختی درنگ كن
گوش بسپار به واگویه های آب
بگذار از تو بگذرند
تا جاری شوی
آغوش باز كن و به دور گلها حلقه بزن
همرا ه خاك در ریشه سفر كن
و نور را با دل سبز برگ احساس كن
سرشار از تنفس لحظه های ناب شو



سحر آریایی
ساعت23:26---15 بهمن 1392
رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،
اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.
زندگی همچون رودی بزرگ كه به دریا می رود،
دامان خدا را می جوید.
خورشید هنوز طلوع میكند...
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است؛
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می كشد؛
امواج دریا، آواز می خوانند،
بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میكنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می كنند و می روند.
نیستی نیست،
هستی هست،
پایان نیست،
راه هست.
تولد هر كودك، نشان آن است كه؛
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است...

"رابیندرانات تاگور"




سحر آریایی
ساعت23:25---15 بهمن 1392
پروانه نیستم اما


سال‌هاست دور خودم می‌چرخم وُ


می‌سوزم.




رفتن‌َت در من


شمعی روشن کرده است انگار!


رضا کاظمی


[گل][گل]


سحر آریایی
ساعت23:24---15 بهمن 1392
سلام محیاجانم



عزیزدل چه زیبا می نگارد قلم احساست

جان احساس رو می لرزاند



احسنت ها



قلمت جاودانه




پاسخ: سلام سحر عزیزم، ممنونم لطف داری گلم :)


هــدیه
ساعت19:40---15 بهمن 1392
دوست گرامی وبلاگت خیلی خوبه لطفا به وب من هم بیاین و در جذابترین گروه ایرانیان ثبت نام کنید تا هر روز ایمیلهای ناب از ما هدیه بگیرید. ثبت نام در گروه کاملا رایگان است. بیاین تا خودتون ببینین چه خبره http://nakhle.mihanblog.com ارسال ایمیل تبلیغاتی http://alphagroup20.mihanblog.com

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 15 بهمن 1392برچسب:, ] [ 19:30 ] [ محیا ] [ ]